محل تبلیغات شما



بنام خدا

 


١.حتما تجربه کردید که کسی با کنایه چیزی میگه، اون یکی، یاداوری می کنه که فهمیدی چی گفت؟ یعنی آنچه گفته شد با آنچه در ذهن و هدف گوینده بوده متفاوته

٢.هرمنوتیک قدرت فهم واقعی در  هدف نهایی گوینده متن است، چیزی شبیه تفسیر(برای قریب به ذهن عرض کردم وگرنه فراتر از تفسیر است) ، بخصوص متون مقدس، چرا که مفسرین سنتی بخاطر ترس از قیامت، جسارت لازم در به روز رسانی تفسیر رو نداشتن، اغلب از قافله فهم اجتماعی عقب افتادن و با گذر زمان متن قدسی مانع اندیشه جلوه می کرد، پرواضح است که مفسرین مدرن باید با حس ششم و هرمنوتیکی هدف فرستنده متن مقدس رو با شرایط جدید منطبق کنند تا دین همچنان قابل استناد بوده و  هدف دین آسیب نبیند

٣.نمونه ای رو عرض کنم، در باب حقوق ن در قرآن، هر گاه به شرایط آنزمان نزول سهم ارث نگاهی بی‌طرف بیندازیم، اسلام و پیامبرش ص یکی از پیشروترین و روشنفکرترین بودن و روا داری فوق العاده نسبت به ن داشتن، 
نی که در زمان بعثت به ارث می رسیدند، طی جدول معینی نصف مرد صاحب ارث دانست، اگر وارث نداشت حق خواهر، عمه، خاله معین کرد، در حالیکه بسیاری از کشورها مثل آمریکا، نیوزلند و اوخر قرن ١٩ ارث زن را قبول کردن، هنوز در هند سنتی و مناطقی خاص در ایران، سهم الارث برای زن قائل نیستند، و یا در باب چند همسری، آنزمان نسبت به قبل از بعثت که زن نوعی ثروت مرد بحساب می آمد و هر چه بیشتر ثروتمندتر جلوه می کرد!! ، محدود کردن به ۴ نفر، نوعی محدودیت غیر قابل قبول نزد اعراب بحساب می آمد، می پذیرید که این محدودیت بسیار مدرن بوده است، متاسفانه به علت عدم درک هرمنوتیکی و فهم واقعی از انگیزه خداوند، امروزه تفسیر سنتی از قرآن که در زمان نزول مدرنترین بود، ارائه می کنن، باید اندیشید اگر نبی مکرم در این زمان مبعوث می شدند چگونه امر می کردند و چه ایه ای نازل می شد

۴.آیا ضروری نیست در تمامی شئون اجتماعی منبعث از متن مقدس، محققین دنبال هدف غایی خداوند در آن گفتار چند قرن پیش آن باشند و آنرا متناسب با روز باز تفسیر نمایند؟ اصولا آیا خدای حکیم می تونسته هدفی جز این داشته باشد؟؟
مسائلی عموما اجتماعی چون،  سهم الارث خصوص هر یک از زوجات، تعزیرات، اعدام، چند همسری، جایگاه اجتماعی ن،رابطه حاکم و جامعه، قصاص، قطع دست و پا به خلاف، بغی، مفسد فی الارض، سهله و سمحه، نجاسات خصوص غیر مسلمان،آلات موسیقی، نحوه جهاد، وضع محرمات چون مواد افیونی ، تنبیه همسر، مسئول نان آوری، و. سر به چند صدها مورد می زند


بنام خدا
دوستان سلام

الینه شدن»
معادل عربی ،مجنون به معنای جن زده و یا فارسی،دیوانه یعنی دیو زده
انسانی که دیگر خودش نیست و اسیر هر انچیزیست که با افکار و ایده های ذاتی او ناساز است
ضرب المثل معادلشمرغ همسایه غاز است»
نوعی خودباختگی انسان در برابر عوامل دیگر چون علم،صنعت،وطن ،دین و اعتقاد دیگران،افکار بیگانه ،پول و.
انسان الینه شده و یا دیو زده به حدی از خودباختگی میرسد که خود واقعیش را فراموش میکند
هر انچه از بیگانه باشد ممدوح و انچه فرهنگ خودیست مذموم است
گاه در برابر پول الینه می شود و همه انسانیت را فدای آن می کند
فیلم گاو ،نماد الینه شدن مش حسن در برابر تنها سرمایه ش،گاو است که او را تا مرز جنون پیش می برد
گاه ازخود بیگانگی و الینه شدن در برابر اجنبی است ،میل افراطی به اداب ، فرهنگ،اعتقاد و هر انچه خودی نیست و  غیر بومی است که امروزه متاثر رسانه مجازی و ماهواره ،زیر پوستی در حال پیش روی است
گاه ممکن است انسان الینه صنعت شود
صنعتی که به گفته مارکوزه در نظریه انسان موجودی تک ساحتی» قرار بود در خدمت انسان باشد ،به حدی واجد منفعت برای صاحبان صنایع و شرکت های بزرگ شد که مابقی انسان ها رو به خدمت و اسارت صنعت در اورد
شاهکار چارلی چاپلین در فیلم عصر جدید»به زیبایی به بشر هشدار میدهد که چگونه انسان نیازمند که مامور سفت کردن پیچ صنعت است اسیر ان می شود بگونه ایکه با از دست رفتن یک پیچ و در دو راهی رهاکردن ان و نجات جانش و یا سفت کردن پیچ از دست رفته ،دومی را بر میگزیند و انسان با این بردگی صنعتی لای چرخ دنده های تکنولوژی خود ساخته گرفتار می شود بگونه ایکه دکمه پلیس و بینی همکار خودش را نیز شکل پیچ می بیند 
گاه انسان الینه ایدیولوژی خود ساخته می شود ایدئولوژی که قرار بود رفاه و اسایش نوع انسان را تامین کند بلای جانش می شود گروهی با قداست بخشی به ان ،رفاه و اسایش بشر را غل و زنجیر میکنند ،تفکرات نازیسم و مارکسیت و فاشیسم .و بلایای ناشی از آنها موید اینگونه الینگی است
حسین رضایی
 ۹۸/۹/۲۴


 

 

ادامه تمدن اسلامی

بدین معنا که در قیامت و روز حسابرسی خداوند هر گز غیر مسلمانی را بر مسلمانان ارجح نخواهد  داد

 

یکی از ظرافت هایی که دین ستیزان ایجاد شبهه می کنن چگونگی گسترش تمدن اسلامی و بسط اسلام ی در بلاد دیگر است .

مدعا اینست که مثلا اسلام با شمشیر و زور بر ایرانیان تحمیل شد.نگارنده با دلایل متقنی این ادعا را مردود می دانم

اینکه اعراب حسب شرایطی که قبلا گفته شد به کشور گشایی رایج بشر روی اوردند البته با ایجاد مقدماتی که کشور مقصد هم زمینه ساز بوده یک واقعیت تاریخی است لکن اینکه دین را به زور تحمیل کرده اند پذیرفتنی نیست به دلایل زیر

۱.رویکرد مسلمین حسب سیره رسول الله ص سبکی مدرن و روشنفکرانه نسبت به انچه معمول بود تلقی میشود

چه انکه اسلام بعد از مغلوب کردن قوم مقصد خلاف انچه دیگران می کردند،حرب و زور را در اخرین مرحله قرار داد

ابتدا مغلوبین مجاز بودند با دو جمله شهادتین(لا اله الا الله و .)اسلام اورند و همه چیز بر انها مباح بماند و با توجه به عدم فهم عربی ،عدم بیانش خلاف عقل بنظر می رسد

در صورت عدم پذیرش با قبول خراج جهت تامین امنیت به مسلک خود باقی بمانند

در مرحله سوم اگر ایندپ را نمی پذیرفتند محارب بودند که طبیعی است با محارب قاطعیت و خشونت بکار رود .تا انزمان و حتی بعدها چنین ازادی عملی در بین مغلوبین وجود نداشت

۲.مسلمین در حمله به ایران سه چیز را با خود اوردند دین،خط و زبان

اتفاقا زبان را تا حدی تحمیل کردند

چگونه است که بعد ۲۰۰سال که استقلال نسبی برای ایرانیان حاصل شد زبان را ازادانه به فارسی برگرداندند لکن دین و خط را چون هدیه ای ارزشمند حفظ نمودند؟

 

این تغییر زبان و عدم تغییر دین و خط به دوران پیش از اسلام نشان می دهد این دو نسبت به انچه ایرانیان قبل از اسلام داشته واجد مزایایی بوده که جاذبه لازم را ایجاد کرده است

توجه داشته باشیم موثرین این تغییرات امثال یعقوب لیث بوده اند که شدیدا حس وطن دوستی داشتند و با تسلط بر ایران و تعدی به خلفای بغداد که اجل مهلتش نداد بلافاصله زبان عربی را در امور رسمی لغو و زبان فارسی را زبان رسمی ایران اعلام کرد ولی هیچ گونه نشانی حتی میلی مبنی بر بازگشت خط و دین ایرانیان به قبل از اسلام دیده نشده است

 

برای آگاهی از مزیت اسلام نسبت به زرتشت باید به مقایسه این دو دوران پرداخت که موضوع سیاه مشق ما نیست در عین حال شاخص ترین آن وجه "عدالت اجتماعی" است که به گفته شهید مطهری "هدف ایجاد حکومت اسلامی ایجاد عدالت و قسط در جامعه است" اینکه تا چه اندازه موفق شود و عوامل مزاحم آن چیست مبحث جداگانه می طلبد

۳.اغلب سیره نویسان و محدثین شیعه و سنی ایرانی بودند اعم از نویسندگان صحاح سته اهل سنت و یا نویسندگان کتب اربعه شیعه چون شیخ صدوق،شیخ توسی و شیخ کلینی.

همچنین است مورخان بنامی چون طبری و زمخشری و.ایرانی هستند چنانکه مبدا صرف و نحو عربی نیز یک ایرانی است

چگونه اجباری است که علمایی موثر و نشر دهنده افکار اسلامی از دل جامعه ای که حس اجبار!دارد پرورش می دهد؟

 

۴.اندیشمندان معتقدند که اگر مکتب فکری،مذهبی توانست معتقدانی بیابد ،گسترش یابد و ماندگار شود یکی از رموزش سهله و سمحه است و این در مورد مکتب الهی اسلام هم صادق است وگرنه جنبش های اصیل ایرانی چونان بابک خرمدین که مروج مکتب مزدک و مانی بود ظهور کردند و بخش های عمده غربی ایران را تصرف کردند ضمن اینکه افکار به ظاهر ازاد اندیشی داشتند و شدیدا مروج جامعه بی طبقه بودند و حق مالکیت حتی در همسرداری را نفی می نمودند این امور هم جاذبه قوی برای طبقه ضعیف جامعه داشت و هم جاذبه درخوری در جوانان ایجاد میکرد لکن ماندگاری نداشت و با معدوم کردن رهبرانش آن افکار هم در تاریخ زایل شده از بین رفت

بنابراین اگر اسلام توانست نزد ایرانیان با وجود آلترناتیوهای داخلی، مقبولیت یابد جاذبه ای فراتر از ملیت و یا افکار بشرساز داشته است

۵.اغلب مورخین وجود معابد زرتشتی را حتی تا چند قرن بعد از غلبه اعراب بر ایران تایید کرده اند

مضاف بر اینکه چه بسیار نام ها که در تاریخ سیصد سال بعد از تسلط مسلمین ثبت شده که نام فرد محمد پسر اردشیر می باشد که نشان میدهدتا انزمان پدر وی به سلک زرتشت باقی بوده است و این بیانگر اینست که اجبار چندانی در پذیرش دین وجود نداشته

حتی دین ستیزی چون شجاع الدین شفا اذعان می کند که تا یکصد و پنجاه سال بعد از ورود اسلام به ایران هیچ مسجدی بعنوان عبادتگاه مسلمین در اصفهان بنا نشده بود

از طرفی حسب دلایل پیش گفتار در باب حمله اعراب به ایران و به علت عدم رسوخ روح معنوی اسلام در تازه مسلمانان مهاجم هدف انها دست آوری غنایم بیشتر و خراج گیری دایم از غیر مسلمین است لذاست که مهاجمین چندان تمایلی برای پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان وجود نداشته تا پرداخت خراج دایم از جانب انها تضمین شود و هدف مادی اعراب مهاجم تکمیل گردد

۶.در مقایسه بین گرایش به اسلام در شرق دور(مای و اندونزی و.) ،که در انجا اجباری در کار نبود و صرفا با رفتار درست بازرگانان مسلمان جاذبه لازم فراهم شد با دیگر بلادی متصرفه ،منطقا باید اذعان داشت که اسلام ناب و اصیل، واجد چنان جاذبه ای که چندان به جبر و خشونت نیاز نبوده 

به گونه ای که ذکر شده در بحبوحه جنگ نهاوند ،قبل از شروع جنگ نهایی ۴۰۰۰نفر از سپاه ایران داوطلبانه به مسلمین پیوستند

 

بدیهی است انچه مورخان از برخوردهای خشن اعراب ذکر می کنند بخشی متعلق به حملات پراکنده ی اعراب همسایه ایران بوده که بدون هماهنگی با مرکز خلافت هر از چندی انجام میشده و ضعف و عدم اقبال داخلی شاهان ساسانی در چنین دستبردها تاثیر عمده داشته و بخشی نیز طبیعت جنگ نظامی و کشورگشایی است که خشونت و تندی ذات و التزام با آنست

 


 

 

 

سلام بر همه عزیزان

جهت واکاوی جایگاه ایران امروز در جغرافیای ی جهان، مناسب دیدم سلسله بحث هایی رو از روند تاریخی تمدن اسلامی از اول تاکنون را که مبتنی بر تحلیل وقایع تاریخی از تحولات تمدن برساخته از نبی مکرم ص است و امروز ما وارث انیم رو بصورت موجز برای علاقه مندان ارایه دهم

 

بدیهی است نقد و اصلاح شما سروران در رفع کاستی های حتمی و ناگزیر ، کمک خواهد کرد

 

.ویسر لی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی

 

بنام  خدا

 

جهت ورود به بحث باید یادآور شد که فضای اجتماعی بعثت رسول مکرم اسلام ص به گونه ای بود لاجرم امکان ادامه ان ممکن نبود

نگاه مردسالارانه حاگم بر بدویت عربی به گونه ایکه زن مملوک مرد بحساب می امد و تنها صفت باقی مانده از ان دوره داشتن غیرت بود انهم باعصبیت مفرط،بگونه ایکه در حربهای انزمان که امری رایج بودقبل از شروع جنگها ن را سر به نیست می کردند تا مبادا بدست قبیله غالب افتاده غیرت افراطی انها خدشه دارشودو.

از نظر اجتماعی قبیله های بیابانگرد اعرابی عمده جمعیت شبه جزیره را تشکیل میدادند که از تمدن هیچ بویی نبرده بودند و جنگاوری و سلحشوری بی رحمانه تنها اموخته انان بود

از محدودشهر عرب اصیل حجاز ،مکه بود که بواسطه وجود کعبه و نگهداری بتهای قبایل مختلف دارای انسجام بیشتری نسبت به دیگر مناطق می نمود کلید داری کعبه.سقایت آب،بازار و ثروت ناشی از گذرگاهی این شهر جهت عبور کاروان های تجاری که با تشویق سران قریش مسیرهای ابادتر را رها کرده از این رهگذر به مناطق دیگر می رفتند (یمن حسب اینکه اب بود و ابادانی تحت سیطره ایران بود و دارای نظم منبعث از ان که برخی بازرگانان ،بیابانی بی قانون را بر ان ترجیح میدادند )پر واضح است که موارد تشویقی قریش در ارایه خدمات بیشتر در مکه و شاید با ظن ضعیف ازادی و ولنگاری بی حد و مرز که در اعراب نگاه منفی به ان نبود و نزد حاکمان ایرانی مناطق خوش اب و هوای شبه جزیره قباحت داشت نیز در این انتخاب بی تاثیر نبود و مکه را چهار راه نسبی گذر تجار کرده بود

 

شهرهای دیگر چون یثرب(بعدها مدینه النبی)طایف،تبوک و.نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند لکن وجود اقوام و ادیان متفاوت چون مسیحیان و یهودیان و . موجب شده بود همگنی مکه را نداشته باشند

در چنین فضا،مردی ظهور کرد که مقرر میداشت خدای ملموس را رها کنید و به خدای اسمانی ایمان اورید.طبیعی ترین بازخورد ان مقاومت ثروتمندان مکه که راه ثروت اندوزیشان سد میشد ،بود

انان در محدوده مکه با تمام کاستی ها و خرافاتش فکر می کردند و او جهانی می اندیشید که بعدها "کافه للناس "نماد ان اندیشه بزرگ شد

از طرفی طبقات زیرین اجتماع بودند که او را تنها ناجی خود از قیود عرب جاهلی میدانستند و به او گرویدند

 

بیداخوید 

حسین رضایی


 

 

واقعیت انست که پاکترین مجریان اقتصاد ایران یا به اختلاس گرفتار می شوند و یا وسوسه ان رهایشان نمیکند و یا خون دل می خورند و ناظر بدنامی و مورد اتهام ناپاکی اموالشان می شوند 

در این گفتار به زعم خود برانم تا علل انرا تحلیل کنم 

دلایل اصلی:

۱.اقتصاد دولتی .

در این اقتصاد چون موفقیت یا عدم موفقیت مجری در حقوق ماهیانه او تاثیر ندارد انگیزه ی عملکرد درست و بی شایبه به حد قابل توجه کاهش می یابد .بدیهیست وقتی شرکت دولتی به علت مدیریت غلط ورشکسته شود بازخواستی وجود ندارد و حقوق او سرجایش است و از رانت نفت برای جبران اشتباهات استفاده می شود دلیلی برای دقت بیشتر وجود ندارد

از طرفی با دستور مقامات بالاتر عواید مجموعه ای می تواند در جایی غیر از گسترش کار ان شرکت هزینه شود و بتدریج به نابودی کشیده شود

مضرات اقتصاد دولتی یک بحث مفصل را می طلبد

 

۲.فضای ایدیولوژیک زده ی اقتصاد.

در چنین فضایی وما مدیر کاربلد باهوش رشد نمی یابد بلکه مدیران از بین حداقل هایی که با نگاه ایدیولوژی خود را منطبق نشان داده اند انتخاب می شوند که وما بهترین های ممکن نیستند همچنین ااما بهره هوشی مناسب کار را ندارند.

۳.رانت نفتی یا دولت رانتیر

در این نوع اقتصاد معایب و محاسن یک تصمیم کلان قابل ارزیابی توسط بدنه رای دهنده نیست و هر کجا تصمیم غلط،بخشی از اقتصاد را تخریب کند با جایگزینی پول نفت جلو بروز ان تصمیم اشتباه به جامعه گرفته می شود و بدنه ی مالیات دهنده میزان فاجعه بار بودن ان تصمیم را اگرچه از طریق رسانه ها می شنوند لکن لمس عینی نمی کنند و فشار افکار عمومی در حد یک گله درگوشی باقی می ماند و تصمیم ساز را به چالش جدی نمی کشاند

 

۴.کمبود معنویت در بین مدیران.

نوع مدیریت در هر جامعه ای به گونه ایست که وما باید دست مدیر باز باشد تا انعطاف لازم در مواجه های روزمره یا دراز مدت را داشته باشد به همان دلیل بودجه ای در دست اوست که توان صرف حداقلی یا حداکثری را دارد .اگر کسی اعتقاد قلبی به حرام و حلال نداشته باشد در چنین مواقعی امکان دستبرد به بخشی از سرمایه در اختیار را دارد

ضمن اینکه نبود سیستم مدون الکترونیکی در بوروکراسی ،مراودات اداری صورت به صورت است و امکان زند و بند را برای دو طرف که فاقد بعد معنوی هستند فراهم می کند .این امور در دستگاه هایی چون شهرداری ها و قضات که قانون امکان تصمیم از یک حداقل و حداکثر را داده بیشتر است مثلا شهردار می تواند جریمه ی ساختمان را قانونا با ضریب یک تا سه اعمال کند اینکه کدامیک اعمال شود به میزان اعتقاد ایمانی او و یا در صورت فقد عنصر معنویت به زند و بند با ذینفع ان بستگی دارد

 دلایل فرعی:

۱.حس ناخوشایند "همه اینگونه اند"

متاسفانه به نام شفافیت خبر های در جامعه نشر می یابد که اعتماد جامعه به خوشنامترین های نخبگان ی را سلب کرده است . روزی که فردی شاید از سر دلسوزی ،از تقسیم معادن و کارخانجات کشور بین معنوی ترین نخبگان دینی ی کشور خبر داد باید حدس زده میسد که دیگرا مدیران هم با این نگاه که "چرا ما نه ؟"چوب حراج به اموال در دستشان بزنند و چون موارد بعدی بروز و ظهور کرد .دیگرانی یافت خواهند شد که به صورت رقابت مشمیز کننده هر انچه به چنگشان می اید متعلق به خود بدانند.البته دو دلیل فوق الذکر "اقتصاد دولتی" و "فقد بعد معنوی و خداباوری" در این عامل بسیار موثر است

 

۲.عدم برخورد بدون تبعیض و فوری توسط قوه قضاییه .

هر مدیر میانی را تحریک می کند ابتدا با فرد موثری در راس تعامل داشته انگاه مفسده ای جدید را رقم بزند

 

۳.افشاگری های عوام فریبانه و پوپولیستی.

وقتی مدیر ارشدی بدون اینکه توضیح دهد تسهیلات بانکی با ارقام بالا به درستی باید به کارافرینان بخش خصوصی تعلق گیرد و این یک روش اقتصادی درست است تا بتوان برای کسانیکه عقل معاش ندارند و پول افرینی را بلد نیستند محیط کار ایجاد کنند.شروع به مثلا افشاگری با ارقام نجومی می کند هر نابلد پایین دستی را مجاب می کند که او نیز از این نمد بی در و پیکر کلاهی برای خود بسازد

 

۴.دوران گذار.

در جوامع در حال توسعه تا ترک کامل حالت سنتی و ورود به سبک مدرنتر و به روز شده ی اقتصادی و رسیدن به توسعه همه جانبه پایدار ،بخشی از این فساد ها طبیعت دوران گذار است البته طولانی شدن ان به نخبگان بالای تصمیم ساز مرتبط است که با حرکات سینوسی و فراز و فرودهای ممتد نگاه راهبردی به خصوصی سازی اقتصاد در کمترین زمان ندارند و بیشتر بصورت یک تاکتیک لحظه ای به ان نگاه می کنند

البته که برجسته سازی اغراق آمیز توسط رسانه های مغرض داخلی و خارجی نقش قابل تاملی در دوران گذار دارند

۵.عدم رقابت سالم.

در جوامعی که احزاب فعال نیستند شفافیت مالی معنی مخصوص به خود را از دست میدهد بخصوص که رقابت جناح ها در ایران بیشتر عنصر ایدیولوژیک دارد نه اقتصاد، بنابر این هر گونه "افشاگری درست" توسط جناح رقیب در جار و جنجال های نگاه ایدیولوژیکی مبتلابه جامعه که مدافعان را بین حفظ دین یا استحاله ی دین مستاصل میکند رنگ می بازد و هواداران اولویتشان از اقتصاد به حفظ ارمان های ایدیولوژی تغییر فاز میدهد.هر جناحی هم می داند در ایام انتخابات با بولد کردن افکار ایدیولوژی خود می تواند افکار عمومی را بخود جلب کند و نگرانی چندانی بابت مفسده ها و یا تصمیمات غلط اقتصادی گذشته خود ندارد

۶.حقوق های بالای مدیران .

مدیران میانی و بالادستی چون حقوق با اختلاف فاحش با عامه ی جامعه دریافت می کنند نگران دوران خروج از قدرت و برگشت به جامعه را ندارند چه انکه تصمیمات غلطشان اگرچه عامه مردم را مستاصل می کند لکن انها عواقب اقتصادی تصمیم خود را بواسطه درامد بالا حتی در دوران بازنشستگی لمس نخواهند کرد و نگران اینده خود و فرزندانشان نیستند

 

دلایل دیگری نیز قابل شمارش است .البته که اعتقاد به خدا و اخرت تا حد بسیار زیادی می تواند میزان مفسده را کاهش دهد اینکه چرا چنین عنصر مهمی تا این حد استحاله و کمرنگ شده بحث جداگانه ای می طلبد .

اینکه در واقعیت می توان به امید عنصر معنوی ،سیستم را رها کرد و سیستم درستی برای هر شرایط معنوی یا غیر معنوی طراحی نکرد ؟پاسخ منفی است

سیستم اداری و دولتی ما باید با روزامد ترین تکنولوژی دنیا تغییر نماید

حسین رضای


                      

نظر و خاطرات پایان دفاع مقدس

                                

این یاداوری بمناسبت ۲۷تیرو پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اعلام اتش بس رسمی در ۲۹مردادسال ۶۷است

تا نسل چهارم بدانند که نسل های قبلی چه زحماتی کشیده اند تا این امنیت و ارامش حاصل شود

 

اصولن تداوم ۸ساله ی جنگ و شعارهای "جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم" و یا "جنگ جنگ تا پیروزی" و همچنین "راه قدس از کربلا می گذرد" چنان فضای فکری در جامعه ایجاد کرده بود که مدافعان نظام دینی را مجاب کرد برای جنگی نا محدود مهیا باشند لذاست که اگرچه در اوایل و اواسط جنگ شور و حرارتی مضاعف داشتند لکن شاید چون جنگ را نه یک دو صدمتر که یک دو استقامت مدت دار دیدند فرصت را برای هر زمان که بخواهند به نردبان شهادت برسند مهیا میدیدند و ان شور اولیه کمرنگ شده بود .برخی نیز شاید خسته شده و تجدید قوا را مقدم داشتند.بنابر این عده و عده ی مشارکت دواطلبانه به طور محسوس کاهش یافته بود و نگرانی بجایی را در این باب متوجه مسیولان جنگ می کرد

ادامه

حسین رضایی


علت نزول آیه چنین بوده که در روز فتح مکه رسول خدا صلى الله علیه و آله به بلال دستور فرمود که بر بالاى کعبه رود و اذان بگوید. عتاب بن اسید ابن العیص به خاطر تعصب جاهلیت گفت: خدا پدرم را بیامرزد که وفات یافت و این صدا را نشنید و نیز حارث بن هشام از روى مسخره گفت: اى کاش محمد به جاى این کلاغ سیاه (مرادش بلال بوده) فرد دیگرى را براى گفتن اذان وامی‌داشت سپس این آیه نازل شد(تفسیر کشف الاسرار)

سلام

 

 

بنام خدا

برای درک شرایط اجتماعی بعثت پیامبر اسلام ص لازم است اوضاع اجتماعی عرب بدوی.را بدانیم 

از جمله انکه بت پرستی رواج داشت

جنگ های قبیله ای و کشتارهای فراوان امری رایج بود

قبیله های پراکنده و سردرگم نگاهی بیابانگرد داشتند و شجاعت در جنگ و عدم رحم و شفقت نسبت به غیر ،از افتخارات انها بودو نشان عصبیت عرب بشمار میرفت

غیرت وحشیانه نسبت به زن به حدی بود که هرگاه درگیری ایجاد میشد برای اینکه نشان بدست رقیب نیفتد زنده به گور کردن انها غیرتمندانه تلقی میشد

برده داری و ظلم های غیر انسانی نسبت به انها از مومات برتری جویی طبقه فرادست بود

چند همسری نامحدود نشان ثروتمندی بود چه انکه زن کالایی چون ابزار های دیگر زندگی تلقی میشد

بی عدالتی و ظلم به نهایت رسیده بود

و در یک کلام بجز روابط تجاری که قریش با شهرها و مناطق دیگر داشتند و برخی اشعار که تا حدی بیانگر ادبیات عرب بود که انهم بیشتر در تهییج افکار متکبر و رقابت های قبیله ای بود، هیچ نشانی از انسانیت و روابط درست انسانی در بین اعراب پراکنده وجود نداشت

و در این شرایط پیامبر مهربانی که به هدایتشان حریص بود و خون دلها خورد ظهور کرد

کار پیامبر بسیار سخت بود

هم باید به توحید دعوتشان میکرد که صاحبان زر و زور مقاومت می کردند و هم باید سطح فرهنگشان را ارتقا میداد که حرفش را نمی فهمیدند 

برایشان نا مانوس بود که خالقی ناپیدا را بپذیرند و بت ها را رها کنند

برایشان عجیب بود که باید با زن مهربان باشند قاعده و محدوده ای در باب تعدد همسر داشته باشند

 

اینکه غیرت شرافتمندانه به نش داشته باشند و ن را جابجا نکنند و به یکدیگر نفروشند بنظرشان عجیب بود

 

برابری و برادری واژه ای نامفهوم بود و همنشین شدن با فرودستان دیروز برایشان ناباورانه می نمود

 

رعایت حق الناس و قواعد درست تجارت نزدشان مضحک بود

 

یکپارچگی و وحدت زیر لوای توحید غیر قابل تصور بود

 

ارجحیت افراد فقط با ملاک تقوا نه هیچ چیز دیگر لفظی عبث جلوه می کرد ،.ان اکرمکم عندالله اتقاکم ،ایه ای بود که در فضای اجتماعی انزمان نه پذیرش داشت و نه باورمند بود 

 

 

حفظ احترام والدین و عدم فروش مادری که ارثیه پدرشان بود حس مغبونی به انها میداد

 

لکن پیامبر عزیز ما بتدریج و با رنج و مشقاتی فراوان همه ی اینها را ساخت و خشت به خشت روی هم چید و جامعه ای ارمانی ایجاد کرد که چنان توحیدی شده بود که سلام و صلوات بر نبی خدا ذکر کلامشان بود و جمع اوری اب وضوی رسول او متبرکشان میکرد

یکی از موارد خاص که فقط در یک پیامبر اولو العزم و جهانی بوجود امد تشکیل حکومت بود (بجز داود و سلیمان که البته جهانی نبودند) و این حاکمیت ااماتی برای پیامبر ایجاد می کرد که پیامبرانی چون ابراهیم و موسی و. تجربه نکرده بودند و این حاکمیت ی عاملی شد که دین خاتم علاوه بر تحولات ذهنی اشخاص و توجه به خدا در باب زندگی اجتماعی و رابطه جامعه و حاکم نیز موماتی را بپذیرند و بدینگونه دین اسلام را می توان تنها دین دنیای امروز دانست که در امور ی نیز صاحب نظر است و دستوراتی از جانب خدا برای زندگی اجتماعی و حکومتی دارد

عقلایی نگاه کنیم نمی توان پذیرفت که ان حالت عرفانی محض و تسلیم کامل در برابر نبی گرامی در تار و پود همه ی اعراب تنیده باشد اگرچه جو غالب پذیرش بی قید و شرط دستورات پیامبر بود لکن بودند افرادی که با اکراه با پیامبر ص همگون نشان میدادند و دنبال فرصتی بودند که تقاص انچه را باعث شده بود انان را از کبر دوران جاهلیشان دور کند بگیرند

و دوباره اختلاف طبقاتی را پر رنگ کنند و دنیای اباد را بهتر از اخرت بخواهند و بقیه را عبید خود سازند

و با مرگ رسول الله ص زمینه ای پیش امد که انتقام تحمل ۲۳ساله اشان را بگیرند

شاید اولین جمله بازگشت به عصر جاهلی همان روز وفات نبی مکرم اسلام حادث شد

که خلیفه دوم بنقل از پیامبر گفت خلیفه باید از قریش باشد و شروعی بود که ان اکرمکم عندالله اتقیکم به کناری نهند و عصبیت قبیله ای مجدد سرباز کند

حالت تعبد ماندگار از زمان نبی انها را از پراکندگی برحذر داشت و بر سر خلیفه ای قریشی وفاق کردند که بی حضور علی ع انجام شد

چه انکه تمام اندیشمندان فریقین اسلامی متفقند که اگر علی بر حسب رسم عربی که نزدیکترین فرد متوفا مسیول غسل و کفن اوست نبود و علی ع در سقیفه حضور داشت همگی بی توجه به هر دیدگاهی بر گرد او جمع میشدند که هم قریشی بود و نزدیکترین یار پبامبر و دیگر دلیلی برای رد او از جانب خلیفه دوم وجود نداشت

 

لکن سرنوشت میراث پیامبر به گونه ای متفاوت رقم خورد و گروهی حضور علی ع را لازمه انتخاب درست دانستند

در این بین بودند متولان ثروت اندوزی چون ابوسفیان که بر سر اجبار و در فتح مکه مسلمان شدند و فرصتی یافتند تا ابی گل الود کنند و از این نمد کلاهی بسازند

و کسانی دیگر از مخلصین چون ابوذر و مقداد و عمار .که عدم انتخاب علی ع را انحرافی بزرگ در ادامه میراث پیامبر دانستند 

و در این بین علی نه حیله ی ابوسفیان را برتافت و نه اجرای حقگویی ابوذر ها را به مصلحت دانست و همگی دم فرو بستند و کمک کار خلافا گردیدند تا نهال اسلام رشد نماید و فتوحاتی عظیم بدست اورد

در این میان عبدالله سباء فرقه ای غالی را بنا نهاد که خدا را در علی ع حلول شده یافت و مقام الوهیت برایش قایل شد که از جانب امام علی مطلقا طرد گردید که گفتارش کفر امیز بود لکن رواج اندیشه اش مستمسکی شد تا قرنها بر شیعیان راستین بتازند و با اتهاماتی چون زندیق و. مورد ظلم واقع شوند و همچنان اصیل ترین و پاکترین فرقه ی اسلامی مورد هجمه باشد و وهابیان بتوانند کفرگویی های سباء را بنام شیعه به خورد اهل تسنن دهند و عامل طرد و فاصله گیری از یکدیگر شوند

 

بنظر می رسید اختلافات فاحشی به مفهوم امروزی در زمان خلفا و حتی امام علی ع بروز و ظهور نداشت چه انکه همان مردمی که خلفای راشدین را پذیرفتند رو بسوی علی و پسرش حسن علیهما السلام اوردند

لکن تحولات این چند دهه شرپعی بود برای زاویه دارشدن اقلیتی حق طلب با عموم اجتماع .

اجتماعی که جهاد های چند دهه و غنایم ناشی از ان ثروتمندشان کرده بود و عقل دینیشان را زایل کرده و دنیا طلبی و عافیت جویی را جایگزین کرده بود

و همین زمینه ای شد که دنیا طلبانی چون معاویه با گفتارهایی بظاهر قرانی و در باطن به هدف گرفتن انتقام سروری از دست رفته اشان بر جامعه اسلامی غلبه کنند


بنام خدا

متاسفانه بعضی متفکرین احتمالا دینی و برخی افراد کم سواد بی اطلاع به حدی مجذوب اندیشه ی لیبرالیسم شده اند تا جایی که دلباخته غرب شده و به خوباختگی خطرناکی رسیده اند بنابر این در باب اسیب شناسی  لیبرالیسم نکاتی را عرض خواهم کرد که خطر وحشتناک انرا گوشزد کرده باشم

ایا براستی لیبرالیسم و ازادی مطلق اندیشه تا بدین حد نجات دهنده ی بشر امروز است؟

تا چه میزان به لیبرالیسم برای نجات انسان می توان به ان تکیه کرد؟

ایا احتمال به بن بست رسیدن لیبرالیسم در چند سده ی اینده وجود ندارد و اگر چنین شود تکلیف انسانهایی که در این چند سده فدای ان شده اند چه خواهد بود؟

ما به عنوان انسانی تاریخ ساز چه وظیفه ای در برابر اندیشه های به ظاهر جذاب ان داریم

وسوالات گوناگون که ذهن نگارنده را مشغول کرده است

۱.واقعیت انست که اندیشه ی لیبرال اجتماعی(لیبرالیسم اقتصادی تا حدودی قابل دفاع تر است اگرچه به گفته مارکوزه در این انذیشه نیز بجایی که فن در خدمت انسان باشد .انسان برده تکنولوژی میشود که چارلی چاپلین در ان فلیم مش که انسان را در چرخ دنده ها گیر افتاده نشان می دهد بخوبی ترسیم شده)

اگرچه جذاب می نماید لکن چاه ویلی است که انسانها را ناخواسته به پرتگاه خواهد برد چنانکه برده است 

در این مکتب فکری همه نوع اندیشه ای مجاز است .خدامحوری.ضد خدایی .فاشیسم .انارشیسم.فمنیست.همجنس گرایی!!! .ازدواج با اشیا و یا حیوان!!! و .نهایت به پست مدرنیسم خواهد رسید که دهه های اخیر طرفداران پرو پا قرصی در مکاتب فکری جهان پیدا کرده است

ممکن است سوال شود پس چرا در غرب ازدواج با همجنس و یا حیوان فراگیر نیست؟

این عدم فراگیری نه بخاطر ممانعت لیبرالیسم بلکه به علت عدم اقبال عمومی حاصل از تربیت خانوادگی سنتی غرب است که این اعمال عرفی نشده 

ببینید عزیزان تحولات فکری اجتماع ناگهانی نیست و تدریجی است و لازمه پذیرش اعمالی که امروز شنیع است و بعد عادی میشود عادت تدریجی بشر است

اگر پدر بزرگان اروپایی را گوشزد میکردند که در اینده نوادگان شما با همین اندیشه لیبرالیسم به قانونی شدن ازدواج دو مرد یا دوزن خواهد رساند وحشت کرده امکانش را صفر میدانستد لکن امروز میدانیم که نخبگان مجلس نشین ان کشورها برای این اعمال قانون مصوب میکنند

این تغییر تدریجی استپس باید از شروع درست بیندیشیم که نگران کننده است

مگر اینکه انها را عیب ندانیم

۲.بنظر میرسد یکی از مکاتب رشد یافته ی تدریجی و زمانبر که ابتدا اهداف متعالی را پی می گرفت و امروز به گونه ای شرم اور در حال بروز است فمنیست می باشد

این مکتب فکر در اوایل حدود دو قرن پیش با هدف مهمی شروع شد مری کرافت به عنوان مبلغ ان سعی کرد ن را به ظلمهایی که بر انها رفته است واقف کند و خواسته اولیه انها جلوگیری از خشپنت مردان بود در این مرحله که موج اول فمنیست است جلوگیری از ضرب و شتم مردان و پذیرش حق فرهنگی ن بعنوان یک انسان مد نظر بود

در موج دو که سیمون دبوار مبلغ و سردمدار جنبش فمنیست بود هم اهداف متعاای را در نظر داشت از جمله انکه حق ی اجتماعی ن را پی میگرفت که چرا ن حق رای ندارند

چرا امکان ریاست جمهوری و وزارتشان فراهم نیست و امثال ذلک که در غرب انزمان منطقی قوی داشت و بعد از جنگ جهانی دوم تقریبا اغلب کشورهای اروپایی به ن حق رای دادند (بسیاری این حق را بعد از ایران اهدا نمودند)

اینکه عرض کردم در لیبرالیسم محدوده ای برای اندیشه ندارد و عواقب خطرناکی را خواهد داشت در این جنبش هم نمود پیدا کرد

و در موج سوم فمنیست تحت تاثیر تفکرات مارکسیسم که برابری و جامعه ی بی طبقه را فریاد می زد فمنیست هانیز خواستار برابری کامل با مردان (نه عدالت میان مرد وزن) شدند و در این راستا به حدی افراط رفتند که اصولا کام گیری همسران از هم را نوعی بهره ی جنسی میدانند و شدیدا ن را از ازدواج با مردان منع میکنند!و در این وادی که ازدواج های دو زن رواج یافته است

و حتی حاملگی را ظلم به زن میدانند که عاقبت این افکار بر کسی پوشیده نیست

این موج سوم در خلاء حادث نشده بلکه جنبشی دارای اعضای متعصب و در حال گسترش است که اینده فرزنداوزی را در اروپا به خطر انداخته است

این دو بند گفته شده به همراه پست مدرنیسم که انهم خطری بالقوه برای اینده بشریت است که مجابم کرد تذکر دهم اگر مایل به اینگونه رفتار ها نیستیم باید در شرپعش مانع شویم که گفت

ای پسر اب ز سرچشمه ببند 

که چو پر شد نتوان بستن جوی

بنده اگر در هر کشور دیگری هم بودم و هجمه ی عجیب رسانه ای لیبرالیسم را میدیدم 

به هم وطنانم تاکید میکردم فعلا وقت به چالش کشیدن دین و ایین  نیست چرا که نسلی خواهیم شد که از قبلی رانده و از بعدی مانده میگردیم و کیان افکار سیقل خورده امان که حاصل هزاران سال سنت باستانی و ایین دینمان است به باد خواهد رفت و به چاه ویلی وارد میگردیم که شاید صد سال پیش خیلی ته ان معلوم نبود و امید بهتر شدن داشت لکن امروزه عواقب وحشتناک ان هویدا شده و به رفتارهایی خواهیم رسید که حیوانات هم از ان براءت دارند


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها